ریشه های تاریخی و فرهنگی یک جامعه می تواند بنیان یک توسعه درون زا و پایدار را فراهم سازد
به گزارش وبلاگ توسعه دهنده ها، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: رویکردهای نوین به توسعه به ویژه توسعه پایدار، به فرهنگ به عنوان موتور محرک توسعه بومی، متوازن و پایدار تأکید می گردد و این امر در سطح متفکران پذیرفته شد که ریشه های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه می تواند بنیان یک توسعه درون زا، مولّد و پایدار را فراهم سازد و در صورت غفلت از آن، به عنوان یکی از عوامل بازدارنده و مانع توسعه نقش ایفا خواهد نمود.
به گزارش خبرنگار وبلاگ توسعه دهنده ها، علی اصغر مونسان معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری امروز یکشنبه 15 مهر 97 در مراسم افتتاح همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار گفت: توسعه پایدار توسعه ای است که برخورداری از منابع و امکانات رشد را نه تنها برای نسل حاضر ، بلکه برای آیند گان نیز تضمین کند.
او ادامه داد: به عبارت دیگر اگر منظور از توسعه، گسترش امکانات رشد، بهبود دسترسی ها، تقویت قابلیتها و امکانات زندگی انسانهاست، این امر نه تنها در مورد نسل حاضر بلکه برای نسل های آینده نیز باید مدنظر باشد، به علاوه توسعه پایدار به معنی عدم تحمیل آسیب های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نسل فعلی و نسل های آینده است.
معاون رئیس جمهوری توضیح داد: با اقتباس از مدل های نظری، آنچه به عنوان پایداری توسعه مطالبه می گردد را می توان در چهار بعد یا حیطه به توضیح زیر مقوله بندی کرد، پایداری زیستی و طبیعی ، پایداری اقتصادی ، پایداری اجتماعی و پایداری فرهنگی.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ااضفه کرد: عامل فرهنگی توسعه پایدار، نشان می دهد که ارزش ها، اعتقادات، باورها و آرمان های جامعه به عنوان میراث ناملموس و سازه ها ، بناها و آثار برجای مانده از گذشتگان به مثابه میراث ملموس و مادی باید محافظت گردد و به نسل های بعدی منتقل گردد. به عبارت دیگر فرهنگ کشور به مثابه هویت تاریخی جامعه ، اولاً نباید در فرایند توسعه، تخریب، تضعیف و یا مضمحل گردد و ثانیاً با ابتناء و اتکاء توسعه بر این منبع، تداوم و پایداری آن تضمین گردد.
او افزود: به دیگر سخن باید آرمان ها و اهداف توسعه، منطبق و متناظر با آرمان ها و ارزش های فرهنگی جامعه باشد. در غیر این صورت توسعه بومی و محلی نخواهد بود و با هویت و گذشته و تاریخ مردم و سرزمین متناسب و پیوندی هم نخواهد داشت.
مونسان توضیح داد: طبیعت، رکن دیگر توسعه پایدار را تشکیل می دهد، امروزه این واقعیت در سطح گسترده پذیرفته شده است که برنامه های رشد و توسعه اقتصادی طی قرون اخیر، لطمات گسترده ای بر طبیعت وارد ساخته و نگرانی های زیست محیطی پردامنه ای را رقم زده است. لذا توسعه پایدار بر مبنای استفاده بهینه و بازفراوری شونده از منابع محیط راسخ است به گونه ای که امکان برخورداری نسل های آینده از این منابع فراهم باشد.
معاون رئیس جمهوری گفت: تعاریف بسیار زیادی از فرهنگ ارائه شده که قصد من مرور آنها در جمع صاحبنظران و محققان حاضر در جلسه نیست. ولی در یک عبارت اگر بخواهم مخرج مشترک تعاریف فرهنگ را بیان کنم، به این عبارت می رسیم که تمام دستاوردهای اجتماعی بشر که از نسلی به نسلی دیگر منتقل می گردد.
او افزود: اولاً عناصر یک فرهنگ محصول نبوغ و خلاقیت انسان ها در زندگی اجتماعی شان برای بهینه برطرف حوائج و تأمین احتیاجها و شیوه مواجهه با طبیعت و بهره مندی از آن است که پس از اثبات قابلبت و کارکرد مثبت خود به عنوان عنصری از فرهنگ درآمده است. عناصر فرهنگی شامل خلاقیت ها و دستاوردهای فکری، معنوی و مادی بشر می گردد، ثانیاً عناصر فرهنگی محصول زندگی اجتماعی گروهی از انسان ها با یکدیگر در بستر زمان و مکان خاصی است، ثالثاً عناصر یک فرهنگ از راه تعلیم و تربیت و اجتماعی کردن نسل ها تداوم می بابد و از نسلی به نسلی دگیر منتقل می گردد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: با این مختصات؛ فرهنگ و میراث فرهنگی اعم از مادی و معنوی به مثابه معرفت و دستاورد نبوغ آمیز زندگی اجتماعی انسان ها در یک جامعه محسوب می گردد، متاسفانه طی چند دهه از گذشت برنامه های توسعه به این ظرفیت با دید منفی و سنتی و عقب مانده نگاه می شد و به عنوان چیزی که باید کنار گذاشته گردد به آن نگریسته می شد. به ویژه در نظریه های نوسازی ، فرهنگ های بومی و محلی به عنوان یک عامل بازدارنده پیشرفت تلقی می شد.
مونسان افزود: اما رویکردهای نوین به توسعه به ویژه توسعه پایدار ، به فرهنگ به عنوان موتور محرک توسعه بومی، متوازن و پایدار تأکید می گردد و این امر در سطح متفکران پذیرفته شد که ریشه های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه می تواند بنیان یک توسعه درون زا، مولّد و پایدار را فراهم سازد و در صورت غفلت از آن، به عنوان یکی از عوامل بازدارنده و مانع توسعه نقش ایفا خواهد نمود.
او ادامه داد: آنچه به عنوان احتیاج جدی برنامه های توسعه و پیشرفت کشور باید بدان اهتمام گردد، اولاً مبتنی و متکی و ملهم بودن این برنامه ها از ذخایر و میراث فرهنگی کشور است و ثانیاً برخورداری این برنامه ها از پشتوانه مقبولیت جامعه و در نتیجه سرمایه اجتماعی است تا به یاری آن بتوان مشارکت همه جانبه و موثر اقشار جامعه را در تحقق برنامه های توسعه برخوردار بود.
مونسان توضیح داد: اهمیت میراث فرهنگی ملموس و ناملموس ایران به مثابه یک حوزه فرهنگی و تمدنی بر هیچ کس پوشیده نیست. بدیهی است مهمترین اهتمام و رسالت ما صیانت و حفاظت از این گنیجنیه و ذخیره گرانسنگ و انتقال افتخارآمیز آن به نسل های بعدی است، در این حوزه تکالیف و فعالیت های ما وسیع و پردامنه است و مستلزم صرف وقت و انرژی و بودجه و منابع مالی درخوری است. اگر بخواهیم صرفاً تکالیف خود را در مورد آثار ثبت شده ملی و جهانی به گونه ای که درخور آنهاست انجام دهیم دست کم به 16000 میلیارد تومان بودجه احتیاج داریم.
او گفت: در این حوزه وظایف ما شامل، مطالعه، شناسایی و کاوش های باستان شناسی، ثبت، مرمت، حفاظت و نگهداری و معرفی بناها و اشیاء تاریخی، فعالیت های موزه ای و موزه داری، آزادسازی و تملک حرائم محوطه ها، اماکن، و بناهای تاریخی، ایجاد زیرساختهای لازم برای انجام تکالیف مطالعاتی و حفاظتی و نیز معرفی به بازدیدنمایندگان و... می گردد، جملگی کوشش های ما در این حوزه برای شناخت و صیانت از فرهنگ و هویت ما است.
مونسان افزود: البته وقتی همه این تکالیف را انجام می دهیم ، هدف ما معرفی آن به نسل های حاضر جامعه خودمان و مردم جوامع دیگر است تا بدانند فرهنگ و تمدن و ریشه های هویتی ما ایرانیان چه بوده است. بدون معرفی شایسته این ذخایر و مواریث فرهنگی عملاً فعالیت های قبلی مان را زیر سوال می بریم.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری افزود: کوشش های ما برای معرفی شایسته مواریث فرهنگی ما، ضرورت حفاظت و مرمت و نگهداری شایسته آنها را صد چندان می نماید، با نگاهی فرهنگ و میراث فرهنگی در دولت و سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری وجود دارد و با توجه به نقش ممتازی که می تواند در توسعه پایدار کشور داشته باشد، مدلی برای انسجام و هماهنگی سه حوزه تحت مدیریت این سازمان یعنی صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری حول محور فرهنگ ارائه و برمبنای آن برنامه ها و راهبرد توسعه بخش طراحی و ترسیم شده است.
او ادامه داد: حوزه صنایع دستی نیز که به میراث فرهنگی ما گره خورده و به شدت فرهنگ محور است. چرا که هنرهای اصیل و سنتی ایرانی از یکسو و کلیه ابزارها و مهارت ها و تکنیک هایی که در گذشته نیاکان ایرانی ما برای برطرف احتیاجهای خود در آشپزی، کشاورزی، صیادی، دامداری، معماری، فعالیت های صنعتی و کارگاهی، نساجی ، گلیم و فرش و جاحیم و بافتنی و ... داشتند همه جزئی لاینفک از میراف فرهنگی ملموس و ناملموس ما است.
مونسان اظهار کرد: حفظ و صیانت از این میراث و رشد و ترویج آن و معرفی و ارائه و روزآمدسازی آن و بازاریابی و تبلیغات و فروش آن به گردشگران داخلی و خارجی و غیرگردشگران همگی کوششی برای حفظ و صیانت از این هنرها و صنایع و به تبع آن هویت و میراث فرهنگی ما خواهد بود.
معاون رئیس جمهوری افزود: کشور ایران با برخورداری از جاذبه های چشمگیر طبیعی، تاریخی، مذهبی، صنایع دستی، فنون، موسیقی، هنرهای سنتی، ادبیات، جشن ها، آئین ها و آداب و رسوم، زبان ها و گویش های متنوع قومی و محلی و ... که جملگی ذیل سپهر فراگیر فرهنگ، میراث فرهنگی و تمدن ایران زمین معنی یافته و قابلیت تببین و تعریف می یابند، بی شک مقصدی بی نظیر برای جهانگردان و گردشگران فرهنگی خارجی بوده که مشتاق دیدار و مواجهه نزدیک با آن و به تبع آن آشنایی، شناخت و کسب تجربه و یادگیری از آن هستند.
او ادامه داد: به علاوه ظرفیت و مزیت فرهنگ محور جاذبه های گردشگری، منبع و مرجع بی نظیری برای تعاملات قومی و محلی در داخل سرزمین و توسعه گردشگری داخلی بوده و در تقویت شناخت صحیح و متقابل اقوام ایرانی و برطرف سوء تفاهمات و باورهای کلیشه ای نسبت به یکدیگر و به تبع آن تقویت روحیه ملی و انسجام اجتماعی و فرهنگی واجد آثار مثبت اجتناب ناپذیری است، از سوی دیگر تحقق اهداف توسعه پایدار مستلزم وجود وفاق و انگیزه ملی و مشارکت اجتماعی در داخل و زدودن تصویرهای منفی نسبت به اهداف و منافع ملی در خارج از کشور و به ویژه در بین افکار عمومی و نخبگان جهان است، که توسعه گردشگری فرهنگی بستر مناسبی را برای هر دو الزام فوق فراهم می نماید.
مونسان افزود: آمارها نشان می دهد که تعداد گردشگران بین المللی در سال 2017 با رشد 7 درصدی نسبت به سال قبل به 1326 میلیون نفر بالغ شد و درآمدی معادل 1340 میلیارد دلار نصیب کشورهای میزبان نمود. (UNWTO, Tourism Highlights, 2018) این حجم درآمد نشان می دهد که گردشگری فعالیت بسیار پررونق و روبه روشدی است که پیش بینی شده با نرخ رشد 4 تا 5 درصد در سال 2018 نیز تداوم یابد و از مرز 1.5 میلیارد گردشگر در سال 2020 عبور کند.
او با اشاره به اهمیت و لزوم توجه به حوزه گردشگری گفت: ضرورت افزایش درآمدهای ارزی و کاهش وابستگی به درآمد نفت در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی (اشتغال زائی و ارزآوری)، ضرورت تقویت هویت ملی و صیانت از میراث فرهنگی و صنایع دستی و معرفی آن در داخل و خارج، ضرورت تقویت و بهبود انسجام ملی به وسیله توسعه گردشگری داخلی، ضرورت بهره گیری از ظرفیت ایرانیان مقیم خارج و تقویت تعاملات بین آنها با داخل کشور و سرزمین پدری و ضرورت بهره گیری از گردشگری در تقویت تعاملات منطقه ای و جهانی و تغییر نگرش نسبت به ایران (گردشگری به مثابه ابزار دیپلماسی فرهنگی) از جمله مواردی است که ضرورت توجه به حوزه گردشگری را چند برابر می نماید.معاون رئیس جمهوری با اشاره به انتظارات سیاست ها و اسناد بالادستی مرتبط با سازمان میراث فرهنگی گفت: با الهام از سند چشم انداز 1404 و سایر سیاست ها و اسناد فرادست، در بخش گردشگری، توسعه پایدار گردشگری با محوریت گردشگری فرهنگی راهبردی، غیرقابل انکار خواهد بود. می توان چشم اندازی انگیزه بخش برای توسعه گردشگری کشور ترسیم کرد که ایران در افق 1404 ؛ در بخش گردشگری بین المللی ایران، مقصد مناسب گردشگرانی باشد که در جستجوی فرهنگ، یادگیری و آشنایی با تمدن و میراث فرهنگی، تنوع فرهنگی و قومی ایران هستند، در بخش گردشگری داخلی نیز؛ تجارب سفر و گردش زمینه ای برای تقویت هویت و انسجام ملی، آشنایی با مختصات خرده فرهنگ ها و تنوعات فرهنگی در داخل کشور خواهد بود.
او افزود: براساس این راهبرد، خواهیم توانست، هویت و میراث فرهنگی و ملی ما حفظ و صیانت و به جهان معرفی کنیم، گفتمان انقلاب و کارآمدی ارزش های آن را به معرض دید گردشگران قرار دهیم، کشور را به محل آمد و شد و تعامل نخبگان و صاحب نظران تبدیل کنیم، موجب ارتقای علمی و فرهنگی و تقویت هویت ملی در داخل کشور شویم، از آسیب های اجتماعی ناشی از گسترش گردشگری انبوه مصون باشیم، موجبات بهره مندی بهینه از جاذبه های گردشگری برای برطرف مسائل اقتصادی را فراهم کنیم، میراث و محیط زیست را در معرض خطر قرار نداده و در نتیجه به تحقق گردشگری پایدار یاری کنیم.
معاون رئیس جمهوری با اشاره به سیاست های کلان بخش میراث فرهنگی و گردشگری ادامه داد: اهتمام به امر میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور وظیفه ای است همگانی دولت به عنوان مسئول حاکمیت و سیاست گذار، مقدمات قانونی اجرای این وظیفه را در عرصه های پژوهش، صیانت، احیا و معرفی فراهم می سازد، ارائه ارزش های مستتر در میراث فرهنگی کشور در سطح ملی و بین المللی برای ابقا و ارتقای هویت فرهنگی جامعه، بالا بردن سطح فرهنگ عمومی در عرصه میراث فرهنگی و گردشگری با بهره گیری از ظرفیت های آموزشی، فرهنگی و رسانه ای کشور، توسعه پایدار گردشگری با رعایت ارزش های فرهنگی جامعه، ظرفیت های میراث فرهنگی و محیط زیست به منظور تأمین احتیاجهای جامعه ایرانی، تحکیم وحدت و وفاق ملی، افزایش تفاهم بین المللی و معرفی چهره ایران اسلامی، افزایش گردشگری داخلی و دستیابی به سهم مناسب از بازار جهانی گردشگری با تنوع بخشی به بازار گردشگری ایران و استفاده از همه ظرفیت ها با اولویت جذب گردشگران زیارتی، فرهنگی و طبیعی به منظور افزایش فراوری ناخالص داخلی و توسعه اشتغال، اولویت دادن به توسعه مبادلات گردشگران با کشورهای اسلامی و کشورهای حوزه فرهنگ ایرانی، رعایت حقوق و تأمین امنیت گردشگران از سیاست های کلان میراث فرهنگی و گردشگری است.
او با اشاره به اهداف کیفی توسعه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: توسعه روابط فرهنگی و تحکیم موقعیت سیاسی نظام، معرفی تاریخ و تمدن ایران به جهانیان و ایجاد تفاهم بین ملت ها، تأمین احتیاجهای روحی و روانی جامعه، تحکیم وحدت ملی و ارتقای هویت فرهنگی، ایجاد اشتغال و درآمد ارزی، افزایش درآمد سرانه و یاری به کاهش عدم تعادل های اجتماعی، دریافت سهم مناسب از بازار گردشگری بین المللی از جمله این اهداف است.
معاون رئیس جمهوری همچنین با اشاره به اهداف کمی در این بخش گفت: البته تدوین اهداف کمی ، منطبق و سازگار با اهداف کلی و سیاست ها و راهبرد توسعه گردشگری فرهنگی، مستلزم تأمل و بازنگری است. زیرا که این اهداف به صورت واقع بینانه تدوین نشده اند. جذب این حجم از گردشگران با محوریت گردشگران فرهنگی با عدم تغییر محسوس در وضعیت زیرساخت ها، صنعت حمل و نقل، تأسیسات اقامتی و پذیرایی، امنیت و اعتمادسازی، گسترش روابط فرهنگی و سیاسی و تعاملات بین المللی امکان پذیر نیست.
سال های برنامه نرخ رشد برنامه تعداد گردشگران در سال های پایانی برنامه به میلیون نفر درآمد ارزی در سال های پایانی برنامه به میلیارد دلاربرنامه چهارم (84-88) 30% 6/2 5/1برنامه پنجم (89-93) 20% 5/6 5/4برنامه ششم (94-98) 15% 13 10برنامه هفتم (99-1403) 10% 20 25
او ادامه داد: همچنین بین اهداف کمّی و کیفی سازگاری مشاهده نمی گردد، چراکه اهداف کیفی بر توسعه گردشگری فرهنگی و جذب این نوع از گردشگران تأکید می نماید، در حالی که اهداف کمّی رشد تعداد گردشگران را مد نظر دارد. تناقض و ناسازگاری بر سر این مسئله است که علی رغم رشد تعداد گردشگران فرهنگی، هنوز نسبت آن در مقایسه با سایر گردشگران ناچیز است. به علاوه باید توجه داشت که جذب گردشگران فرهنگی مستلزم سرمایه گذاری بنیادی و درازمدت تری، به ویژه به لحاظ سرمایۀ انسانی، فرهنگ سازی، امنیت، اعتماد سازی و تقویت بنیادهای علمی و فکری جامعه است.
معاون رئیس جمهوری توضیح داد: گردشگران فرهنگی عمدتآً به قشرهای نخبگان، اهل نظر، هنرمندان، متخصصین و نویسندگان و افراد با تحصیلات عالیه تعلق دارند، مسلم این است که ارائه برنامه ها، خدمات و اطلاعات سطحی و پیش پا افتاده رضایت این قشر را به دنبال نخواهد داشت. بنابراین در درجۀ اول سیاست گذاری و سپس برنامه ریزی و مدیریت گردشگری فرهنگی باید متناسب با مخاطبان آن طراحی گردد. به علاوه، پرسنلی که قرار است در این بخش فعالیت نمایند، باید آموزش های لازم را دیده باشند و به مهارت ها و نگرش های متناسب با گردشگری فرهنگی تسلط یابند.
او افزود: با توجه به اسناد فرادست و مزیت های فرهنگ محور جاذبه های گردشگری کشور و نیز تأکید بر میراث فرهنگی و حفظ و صیانت از آن، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را بر آن می دارد، راهبرد گردشگری فرهنگی را مبنا و محور برنامه های خود قرار دهد و بر کیفیت و اصالت خدمات و محصولات خود به گردشگران داخلی و خارجی تأکید کند و با اصل و مبنا قرار دادن ضرورت حفظ و صیانت از میراث فرهنگی و صنایع دستی، آثار و اشیای تاریخی، هنرهای اصیل و سنتی ایرانی و اسلامی و حفظ و صیانت از تفاوت و ها و تمایزات و تنوع هویت های قومی و خرده فرهنگی به ایفای رسالت های حاکمتی خود اهتمام ورزد.
منبع: میراث آریا