اتحاد پانایرانیسم و پانترکیسم علیه همبستگی ملی
به گزارش وبلاگ توسعه دهنده ها، محمد فکری؛ فضای احساسی شکل گرفته پس از انتشار ناقص سخنان رجب طیب اردوغان در جشن پیروزی جنگ قره باغ چنان شدید و سریع بود که بعد از گذشت چند روز از این اتفاق بیان نظری متفاوت از آنچه در اغلب رسانه های داخلی گفته می گردد بسیار پرهزینه و سخت است.
متاسفانه بسیاری در یک تحریف رسانه ای گرفتار شدند و اساسا بدون خواندن و شنیدن متن اصلی و کامل سخنان اردوغان به سرعت روایت رسانه های پان ایرانیست و پان ترکیست را باور کردند و همسو با یکدیگر به قوم گرایی و تضعیف اتحاد و همدلی ملی دامن زدند، فرایندی که در نهایت باعث شد شعری که تعبیر به ادبیات حسرت شده بود با ادبیات نفرت پاسخ داده گردد.
جنجالی که پان ایرانیست ها بر سر یک ترانه راه انداختند مشابه همان جنجالی بود که سال 1385 پان ترکیست ها بر سر کاریکاتور روزنامه ایران به پا کردند. هر دو این اقدامات اشتباه و ناشی از پروپاگاندای معمول تمام پان ها بود که در نهایت حاصلی جز ایجاد چالش در روابط بین الملل کشورمان، تنش زایی بین اقوام مختلف ایران و ترویج ادبیات نفرت ندارد. هر دو این جنجال ها منطق، اهداف، نتایج و روش مشابهی داشتند و عاملان آن ها هر دو افراط گرایانی بودند که با غالب کردن تفسیری جعلی از محتوای یک ترانه و کاریکاتور واقعیت را به شکلی دیگر نمایش دادند.
بدیهی است که هیچگاه نباید قوم گرایی را با قوم گرایی پاسخ داد، ولی متاسفانه همواره بعضی افراد و رسانه های ایرانی به اسم ملی گرایی و لزوم مقابله با تجزیه طلبان در مقابل اقدامات معدود افراد پان اندیش عینا کنش هایی ایدئولوژیک، جزم اندیشانه، متعصبانه و نژادپرستانه مشابه همان پان ها انجام می دهند که در نهایت باعث مطرح کردن پان ها به عنوان یک جریان ریشه دار، پرهوادار، فعال و قوی می گردد.
در حالی که واقعیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران همواره در طول تاریخ و حال نشان داده است گروه های پان اندیش مختلف هیچگاه در جامعه ایران مقبولیت و هوادار چندانی نداشته اند و ایرانیان از اقوام مختلف همواره با اشتراکات فرهنگی بسیار و اعتقاد به ایران واحد در کنار یکدیگر زیسته اند و معدود کوشش های مقطعی برای نقض این اصول هیچگاه در حدی نبوده که خارج از استاندارد های معمول سایر جوامع باثبات چندفرهنگیِ مشابه ایران باشد.
اما اردوغان چه گفت و رسانه های پان ایرانیست و پان ترکیست چگونه از آن روایتی پان ترکی ارائه دادند و به آن دامن زدند؟ متن کامل ترجمه کلمه به کلمه پاراگرافی که اردوغان در آن جمله جنجالی را گفت این گونه است:
در سایه فداکاری شهیدان مان الحمدلله آذربایجان تمامیت ارضی خود را مجددا به دست آورده است، پس از سال ها خاک آذربایجان که در حسرت ملاقات آب رودخانه ترتر بود به آن رسیده. دیگر مِهِ موجود در کوه های شوشا آمیخته به درد نیست، خار بلبلِ که زندانی شده بود روشن تر شکفته خواهد نمود، رودخانه کؤندلن خروشان تر خواهد شد، ارس ترانه های سنتی خود را با صدایی رساتر خواهد خواند، نفس هایی که شکسته قره باغ را می خواندند بیشتر اوج گرفته و قوی تر خواهند شد: ارس را جدا کردند با گِل و لای پُرش کردند، من از تو جدا نمی شدم به زور جدا کردند، آی لاچین، جان لاچین، من فدای تو لاچین. ای لاچینی که فدای زیبایی های تو هستیم، تو دیگر آزاد هستی. همانند لاچین؛ شوشا، فضولی، جبراییل، زنگیلان، قوبادلی، آقدام و کلبجر هم آزاد هستند.
جمله مورد اعتراض در سخنرانی اردوغان در واقع بخشی از دو ترانه آذربایجانی مجزا است که چند بیت نخست هردو آن ها اشاراتی به ارس دارد، ولی در ادامه این دو ترانه یکی به غرق شدن صمد بهرنگی در ارس می پردازد و دیگری ترانه ای درباره شهر لاچین است. در سخنرانی اردوغان چند مصرع از این دو ترانه مجزا در کنار هم قرار گرفته اند، متن کامل این دو ترانه اینگونه است:
ارس ارس خان ارس، سلطان ارس، خان ارس / تو را ببینم آتش بگیری، کمی درد مرا درک کنی / ارس را جدا کردند، با گل و لای پرش کردند / من از تو جدا نمی شدم، با زور جدا کردند / ارس از تو چه کسی رد شد؟ چه کسی غرق شد؟ / فلک بیا ثابت کن کدام روز من خوش گذشت / صمد خندان می آید، به گل های سرخ سینه اش نگاه کن / در هر دستش چهار کتاب که به زبان ما ترجمه نموده...
متن ترانه دوم هم که بخشی از آن در سخنرانی اردوغان آمده به شرح زیر است:
ارس با گِل و لای جاریست / با گُل های دسته به دسته جاریست / من با زبانی شیرین دوستدار یارم شده ام / آی لاچین، جان لاچین، من فدای تو لاچین ...
در واقع اردوغان با کنار هم قرار دادن بخش هایی از این دو ترانه آذری مجزا به شکلی نمادین گفته است که اشغال قره باغ باعث جدایی بخش هایی از ارس و لاچین از خاک جمهوری آذربایجان شده بود، ولی اینک هر دو آن ها از اشغال ارمنستان آزاد شده اند.
متاسفانه در رسانه های کشورمان ادامه جملات اردوغان که اشاره به شهر لاچین دارد حذف شده و به نحوی بازنمایی شده که گویی منظور او اشاره به آذربایجانِ ایران است، در حالی که با خواندن جملات قبل و بعد سخنرانی وی به هیچ وجه نمی توان چنین معنایی را از آن برداشت کرد.
در سخنرانی اردوغان به شکلی ظریف نماد های موسیقیایی و جغرافیایی جمهوری آذربایجان در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و وی پس از اشاره به اینکه با آزادسازی ارس از اشغال ارمنستان ترانه های سنتی مرتبط با این رودخانه رساتر خواهند شد برای نمونه یکی از اشعاری که در وصف این رودخانه سروده شده را می خواند.
بدون تردید منظور اردوغان از جدا کردن ارس، جدا شدن بخش هایی از آن توسط ارمنستان در دوران اشغال قره باغ از خاک جمهوری آذربایجان بود چرا که بلافاصله در ادامه آن می گوید آی لاچین، جان لاچین، من فدای تو ای لاچین، لاچین نام یکی از شهر هایی بود که در جنگ اخیر قره باغ از اشغال ارمنستان آزاد شد و مجددا به خاک جمهوری آذربایجان بازگشت.
متاسفانه رسانه های پان ایرانیستی و پان ترکیستی هردو تعمدا جمله ای که در آن اردوغان نام لاچین را گفت حذف کردند و متفق القول در راستای اهداف مشترک قوم گرایانه خود اینگونه سخنان اردوغان را بازنمایی کردند که منظور او جدا شدن آذربایجانِ ایران از جمهوری آذربایجان است.
مرور رسانه ها و شبکه های اجتماعی جمهوری آذربایجان نشان می دهد بعد از سخنان اردوغان در آنجا از این شعرخوانی اردوغان برداشتی ناظر بر جدایی شمال و جنوب ارس وجود نداشت چرا که آن ها به خوبی معنای این ترانه و متن کامل سخنان اردوغان را به همراه ذکر نام لاچین شنیده بودند.
ترانه آراز آراز، خان آراز که بیت جنجالی بخش از این ترانه است، یکی از ترانه های نه چندان مشهور در میان مردم آذربایجان بود و فقط معدودی از علاقه مندان حرفه ای موسیقی آذربایجان آنرا شنیده بودند. این ترانه نخستین بار بعد از غرق شدن صمد بهرنگی در دهه 1340 شمسی در رودخانه ارس توسط عاشیق های آذربایجانِ ایران سروده و خوانده شد و بعد از آن هم با وجودی که توسط خوانندگان و عاشیق های دیگری اجرا شده است، ولی هیچ کدام آن ها جزو هنرمندان معروف و شاخص آذربایجان محسوب نمی شوند و همین امر باعث شده بود در مقایسه با سایر ترانه های فولکلور آذربایجان کمتر مشهور باشد؛ اما جنجال اخیر باعث شد این ترانه اکنون به یکی از معروف ترین و پرشنونده ترین ترانه ها در دو سوی ارس تبدیل گردد و قطعا پس از این خواننده های معروف تری هم اقدام به بازخوانی آن خواهند کرد.
جنجال پان ایرانیست ها باعث شد یکی از نماد های هنری-ادبی پان ترکیسم به این سرعت و راحتی ساخته و فراگیر گردد. تا پیش از این به ندرت می شد در شبکه های اجتماعی محتوا هایی را یافت که از اترک و اروند به عنوان نماد های جدایی بین اقوام دو سوی آن رودخانه سخن گفته باشند؛ اما اینک به لطف کسانی که قوم گرایی جعلی را با قوم گرایی واقعی پاسخ دادند تمامی رودخانه های مرزی ایران تبدیل به نمادی از ادبیات حسرت شده اند و در چند روز اخیر انبوهی از محتوا های ناظر بر جدایی انداختن ارس، اترک و اروند در شبکه های اجتماعی و رسانه های قوم گرا منتشر شده است. با این سرعتی که این موج احساسی پیش می رود دور از انتظار نیست علاوه بر ارس، اترک و اروند شاهد انتشار ادبیات حسرت خطاب به سایر رودخانه های مرزی ایران هم باشیم.
واکنش های احساسی، ایدئولوژیک، نژادپرستانه و توهین آمیز به کشور های همسایه و دشمن پنداری آن ها که همگی دارای هم زبانانی در داخل ایران هستند به راحتی قابل تبدیل به دیگری سازی و توهین به اقوام داخل ایران است، هیچگاه نباید ادبیات حسرت را با ادبیات نفرت پاسخ داد، ضربة ادبیات نفرت به همبستگی و اتحاد ملی ایران به مراتب بیشتر از ادبیات حسرت است.
پیش از این نیز متاسفانه شاهد بوده ایم به بهانه مقابله با تحریکات کشور عربستان علیه امنیت ملی کشورمان بعضی افراد جاهل اقدام به نفرت پراکنی علیه تمامی مردمان عرب و حتی هم وطنان عرب ایرانی نموده اند و یا به بهانه اقدامات تروریستی گروهک عبدالمالک ریگی گفتار نژادپرستانه ای علیه هم وطنان بلوچ ما شکل گرفته بود.
اردوغان حدود 2 ماه پیش وقتی در مجلس ترکیه درباره جنگ قره باغ سخن می گفت و می خواست بی حاصل بودن مذاکرات صلح بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای حل مناقشه قره باغ را شرح دهد اصطلاح فارسی نشستند و گفتند و برخواستند را عینا به زبان فارسی خواند و سپس به ترکی ترجمه کرد و در تفسیر آن گفت آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان به وسیله تبادل نظر بعد از 30 سال ممکن نبود و راهی جز جنگ وجود نداشت. برای این جمله فارسی هیچ رسانه و فردی در ترکیه جنجال راه نینداخت و نگفت چرا رئیس جمهور کشوری که زبان رسمی اش ترکی است در مجلس آن کشور خطاب به نمایندگان مجلس از جمله ای فارسی استفاده نموده است.
اردوغان در این سال ها بار ها در ملاقات با مقامات رسمی ایران شعر های فارسی هم خوانده است، ولی فارسی سخن گفتنش در مجلس ملی ترکیه؛ نه در رسانه های پان ایرانیستی و نه در رسانه های پان ترکیستی داخل ایران چندان بازنشر نشد، چون چنین اتفاقی خوشایند هیچ کدام از این جریانات نیست. حال تصور کنید رئیس جمهور ایران به هنگام سخنرانی در مجلس شورای اسلامی به زبان رسمی یکی از کشور های همسایه یا زبان یکی از اقوام ایرانی شعری بخواند، قطعا پان ایرانیست ها جنجالی قابل توجه راه خواهند انداخت.
از دیگر نکات مهمی که در همان سخنرانی اردوغان مطرح شد پیشنهاد تشکیل بلوک امنیتی منقطه قفقاز با حضور ایران، روسیه، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان بود که برای منافع مالی، امنیتی و سیاسی ما بسیار مهم و استراتژیک است، ولی متاسفانه به دلیل این پروپاگاندای رسانه ای و مواضع شتاب زده سر معنای مبهم یک ترانه؛ رسانه ها و دولت ازین پیشنهاد غافل شدند.
اهمیت و فرصت این پیشنهاد برای کشورمان ازین جهت است که متاسفانه ایران در این سال ها در منطقه قفقاز سیاست منفعلانه و اشتباهی را در پیش گرفته بود و به خصوص بعد از جنگ اخیر قره باغ هم که حضور روسیه و ترکیه در قفقاز تقویت شد باز هم ایران نسبت به پتانسیلی که دارد نتوانست تامین نماینده منافع خود در قفقاز باشد، حال که ترکیه بعد از پیروزی در جنگ اخیر قره باغ عملا نفوذ زیادی در قفقاز پیدا نموده پیشنهاد حضور ایران در بلوک امنیتی آن منطقه را می دهد و حداقل فعلا در سخن از ایران برای حضور فعال تر و اثرگذارتر در قفقاز دعوت می نماید، ولی متاسفانه افکار عمومی و دولت مردان ما به جای مغتنم دانستن چنین پیشنهاد مهمی که در همان سخنرانی مطرح شد صرفا در پی کشف توطئه از یک ترانه هستند!
در خاتمه باید تاکید نمود این متن به معنای تطهیر و دفاع از رویکرد های ماجراجویانه و مداخله گرایانه اردوغان در منطقه نیست، اردوغان و ترکیه همانند تمامی سیاست مداران و کشور ها در پی تامین حداکثری منافع خود در مناسبات بین المللی هستند و همانند بعضی کشور های دیگر از جمله ایران؛ طی سالیان اخیر در خاورمیانه اقداماتی داشته اند که خوشایند سایر کشور ها نبوده است، ولی قطعا جملاتی که در سخنرانی جشن پیروزی جنگ قره باغ به زبان راند به هیچ وجه اشاره به جدایی شمال و جنوب ارس نداشت.
اردوغان و ترکیه همانند تمامی سیاست مداران و کشور های دیگر برای تامین منافع خود قطعا برنامه ها و اقداماتی دارند که چه بسا بخشی از آن تقویت تحرکات قومی در کشور های همسایه باشد، ولی قطعا هیچ گاه نمی آیند چنین سیاست های مخفیانه ای را آشکارا در یک سخنرانی عمومی از زبان رئیس جمهورشان بیان نمایند، شناسایی و مقابله با چنین برنامه هایی احتیاج به ذکاوت و هوشمندی قابل توجهی دارد که جنجال احساسی اخیر کاملا عکس آن بود.
منبع: فرارو